جدول جو
جدول جو

معنی کار ورین - جستجوی لغت در جدول جو

کار ورین
کسی که در انتهای صف وجین گران یا دروگران قرار داردافرادی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
به کاری پرداختن، به کاری مشغول بودن، به کار بستن، به جا آوردن، جنگ کردن، کارزار کردن، عمل کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار آفرین
تصویر کار آفرین
ایجادکنندۀ شغل، کنایه از خدای تعالی، آفریدگار، برای مثال ز ما قرعه بر کاری انداختن / ز کارآفرین کارها ساختن (نظامی - ۸۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار وانی
تصویر کار وانی
آنکه با کاروان سفر کند: (جماعتی کار وانیان بر در رباطی مقام کردند) (سند باد نامه)، مسافر سفری مقابل شهری حضری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار گزین
تصویر کار گزین
رئیس اداره کار گزینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار آفرین
تصویر کار آفرین
آنکه کار ایجاد کند، خدای تعالی آفریدگار: (ز ما قرعه کاری انداختن ز کار آفرین کارها ساختن) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
باریتعالی، آفریدگار، خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کام وریژ
تصویر کام وریژ
مراد و مقصود، هوی و هوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
((کَ دَ))
عمل کردن، به جا آوردن، به کاری پرداختن، تأثیر کردن، کارگر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کام وریژ
تصویر کام وریژ
((مُ))
مراد و مقصود، هوی و هوس، کام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
Enterprising, Entrepreneur
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
Work, Labor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
entreprenant, entrepreneur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
travailler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قطع کننده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
enterpreneur, wirausahawan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
श्रम करना , काम करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
उद्यमी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
werken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
ondernemend, ondernemer
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
lavorare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
intraprendente, imprenditore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
trabajar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
przedsiębiorczy, przedsiębiorca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
emprendedor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
працювати , працювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
підприємницький , підприємець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
трудиться , работать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
предприимчивый , предприниматель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
pracować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
arbeiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
unternehmungslustig, Unternehmer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
trabalhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
empreendedor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
bekerja
دیکشنری فارسی به اندونزیایی